- پدر داری
- مراقبت پدرقس. مادر داری: پدر داری را از فلان شخص یاد بگیر
معنی پدر داری - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نجیب، اصیل
بخشیده پدر
آبستنی حاملگی حمل
سمت پرده دار حاجبی حجابت سدانت، دربانی، پرده پوشی
کیفیت و حالت پری دار پری داشتن جن داشتن
پسر برادر مادر پسر نیا پسر خال پسر خالو
ساربانی شتربانی
شغل و سمت پرده دار، دربانی
ارز دانی ارزشدانی قدر شناسی
شغل کار دار دارای شغل و کار بودن، حکومت والیگری: (بخدایی که کرد گردون را کلبه قدرت الهی خویش . {} که ندیدم ز کار داری عشق هیچ سودی مگر تباهی خویش) (انوری)، وکالت ماموریت، شغل شارژدافر
دارای گوهر بودن، دارای نژاد نیک بودن اصالت خانوادگی، دارای جوهر بودن (تیغ شمشیر و جز آن)
دارای مادر بودن داشتن مادر، نگاهداری از مادر
دارا بودن مهر، سمت مهر دار
حالت و چگونگی پدیدار وضوح
مانند پدر همچون پدر: (پدر وارش از مادر اندر پذیر وزین گاو نغزش بپرور بشیر) (فردوسی)
رنج و محنت و آزار و زحمت
عمل پی دار دنباله داری، ریع، دارای چسبندگی و قوت بودن
کسی که پدر دارد، کنایه از نجیب، اصیل، نیک نژاد
کنایه از نجیب، اصیل